داردلان

سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی

داردلان

سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی

داردلان

گفتند که عاشقی و آرام نه ای
در خواب و خیال خم ابروی که ای
گفتند بگو بقصد غربت گفتم
سید علی حسینی خامنه ای

در راستای لبیک به فرامین زعیم عالیمقام جهان اسلام حضرت امام خامنه روحی فداه در مواجه با جنگ فرهنگی و با عنایت به ظهور و بروز این مهم با گسترش فراماسونیزم و شیطان گرایی بخش اعظمی از این وبلاگ به مباحث فراماسونری و شیطان پرستی و بخشی دیگر به مباحث سیاسی و اجتماعی خواهد پرداخت
امید که با عنایات خاصه قطب عالم امکان حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه و یاری شهدا در این راه ثابت قدم بمانیم

به دعای خیر و نظرات پیشنهادات شما دوستان نیاز مبرم دارم

به عشق یارم


یاعلی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عبدالبهاء» ثبت شده است

بهائیت به روایت تاریخ


بهاییان باوجود تظاهربه صلح‎طلبی امروز خود، در طول سال‎های دور و نزدیک از ضربه‎زدن به مسلمانان و جامعه تشیع هیچ‎گاه فروگذاری نکرده‎اند. به این‎ ترتیب، دور از انتظار نیست اگر هماره به‎عنوان حساسیت‎برانگیزترین فرقه انحرافی در ایران ضرورت مقابله با آن احساس شده است.


Abdul.jpg

 بهائیت به روایت تاریخ

بهاییان باوجود تظاهربه صلح‎طلبی امروز خود، در طول سال‎های دور و نزدیک از ضربه‎زدن به مسلمانان و جامعه تشیع هیچ‎گاه فروگذاری نکرده‎اند. به این‎ ترتیب، دور از انتظار نیست اگر هماره به‎عنوان حساسیت‎برانگیزترین فرقه انحرافی در ایران ضرورت مقابله با آن احساس شده است.

رهبران فرقه بهایی در سال‎های دور و نزدیک بسیار کوشیده‎اند تا تصویری موجه از خود به نمایش بگذارند، برای این منظور از وارونه کردن حقایق نیز ابایی نداشته‎اند، چراکه ادعاهای بنیان‎گذاران بابیت و بهاییت آن‎چنان سست و واهی است که هر ناظر بی‎طرفی با اندک توجه و تعمقی پی به پوچ بودن این ادعاها خواهد برد و جالب آن‎که کتاب‎های نگاشته شده توسط بانیان این فرقه نیز مصالح فراوانی برای اثبات واهی بودن این ادعاها در خود دارند، آن‎گونه که همواره رهبرانی بابی امکان دسترسی به این آثار را بسیار دشوار ساخته و یا محدود به نسخه‎های تحریف و درواقع اصلاح شده آن‎ها ساخته‎اند تا روی بی‎مایگی بنیان‎گذاران این فرقه سرپوش بگذارند.

طرفه آن‎که حتی در دل این جریان انحرافی که از ادعای محمدعلی باب آغاز شد، بهاییت نیز خود شاخه انحرافی و حرامی است که با ترفندهای بسیار ازلیان که امتداد واقعی بابیان محسوب می‎شدند را از میدان به‎در کرد؛ آن‎گونه که دور از حقیقت نیست اگر بهاییت را فرزند حرامی پدر حرامی بدانیم که خود زاده یک جریان انحرافی بوده است. جالب آن‎که بهاییان نخستین بسیار کوشیدند که تمامی نسخ کتاب «نقطه الکاف» که نخستین تاریخ بابی است و توسط یکی از یاران نزدیک باب نوشته شده را از میان بردارند، تا لااقل بر تقلب در جانشینی باب و بسیاری اتفاقات رخ داده در سال‎های نخستین ادعای باب سرپوش بگذارند، اما تنها نسخه باقی‎مانده از این کتاب به‎طور اتفاقی به‎دست کنت گوبینو که آن زمان مشغول سیر و سفر در ایران بود،‏‏ ‏افتاده و این تلاش بهاییان ناکام ‎ماند.

به هرحال بهاییان که امروزه کارها، ادعاها و احکام رهبران نخستین خود را موجب سرافکندگی و مؤید بی‎مایگی آن‎ها می‎بینند بسیار کوشیده‎اند تا با قلب واقعیت، تصویری دیگرگونه از آن‎ها به نمایش بگذارند. اما بابیت و بهاییت از قدمت تاریخی چندانی برخوردار نیستند، همه رخ‎دادهای مربوط به آن‎ها به دو سده گذشته برمی‎گردد که فاصله چندانی با این روزگار ندارند. کتاب‎ها و سندهای بسیاری وجود دارد که به‎سادگی پرده از واقعیت این جریان برمی‎دارد.کشمکش‎ها که در سال‎های دور و نزدیک میان مسلمانان و بهاییان وجود داشته، گاه به درگیری‎هایی تند و خشن از سوی طرفین انجامید که اجتناب‎ناپذیر می‎نموده است، اما بهاییان همواره با مستمسک قرار دادن اقلیت بودن خود با مظلوم‎نمایی سعی در فریب افکار عمومی داخلی و خارجی داشته‎اند.

در این روزگار نیز مقالات و کتب منتشر شده در نقد بهاییت گاه از لحن تند و پر از فحش و فضیحتی برخوردار بوده‎اند که مستمسکی برای بهاییان بوده که از یک سو مظلوم‎نمایی کرده و به‎عنوان اقلیتی که حقوقش در این دیار رعایت نمی‎شود، قیافه حق به جانب به خود بگیرد و از سوی دیگر این زبان تند و تیز و گاه توأم با دشنام نشریات و نویسندگان تندرو را دلیلی برای رویکرد غیرعلمی و اثبات حقانیت خود قرار دهد. 


میرزا یحیی از اهالی نور را که هنوز به بیست سالگی نرسیده بود به جانشینی خود برگزید و به القابی همچون «صبح ازل» و یا «حضرت ثمره» مفتخر کرد. باب طی نامه‎ای کار کامل کردن کتاب «بیان» را نیز به او سپرد، مگر آن‎که «من یظهره ا...» یا پیامبر جدید ظهور کند


مرگ باب و انشعاب در بابیت 

index.jpg

علی‎محمد باب که سال‎های پایانی عمر را در ماکو زندانی بود و از طریق نامه با یاران خود ارتباط داشت، میرزا یحیی از اهالی نور را که هنوز به بیست سالگی نرسیده بود به جانشینی خود برگزید و به القابی همچون «صبح ازل» و یا «حضرت ثمره» مفتخر کرد. باب طی نامه‎ای کار کامل کردن کتاب «بیان» را نیز به او سپرد، مگر آن‎که «من یظهره ا...» یا پیامبر جدید ظهور کند که ناسخ بیان بود؛ پیامبری که به گفته باب هزار سال بعد می‎آمد.

عدم تعادل روانی باب از همین‎جا پیداست، او جانشین خود را انتخاب و پس از دستور کامل کردن کتاب مقدسش! به او هشدار می‎دهد که در صورت ظهور پیامبری که هزارسال بعد خواهد آمد! کار را متوقف کرده و به او بپیوندد. 

در واقع همین توصیه احمقانه بعدها دستاویز دیگر فرصت‎طلبان شد تا ادعای جدیدی مطرح و بابیان را دو شقه کنند. یحیی صبح ازل یکی از هجده یار اصلی باب بود که به حروف حی معروف بودند و ازقضا برادر بزرگ او میرزا حسینعلی نوری (بها) نیز از این جمله بود. صبح ازل در این زمان که بابیان تحت تعقیب حکومت بودند، در خفا می‎زیست و سرپرستی امور جاری بابیان را به برادرش که حکم معاونت او را داشت سپرده بود و در واقع بهاء بود که ارتباط مستقیم با پیروان باب داشت و اغلب نیز کارها به خود او رجوع می‎شد. 

عمار
۲۹ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۳۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر